شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
وقتش شده بر دست بگیرد جگـرش را مردی که شکسته ست مصیبت کمرش را پـروانه به هم ریخته گهــوارۀ خـود راا تـا بـاز کــنـد از پــر قــنــداق پـرش را تلخ است پـدر گریه کند از غـم طفـلش سخت است که پنهان بکند چشم ترش را دور و برش آن قدر کسی نیست که بایدا این طفـل در آغـوش بـگـیـرد پدرش را مـادر نـگــران است خـدایـا نکـنـد تیـرا نیت کـنـد از شـیـر بـگـیـرد پـسـرش را هم چشم به راه است که سیـراب بیارندا هـم دلـهـره دارد کـه مـبـادا خـبـرش را افسوس از آن تیر و کمانی که گرفته ست این بـار سـپـیـدی گــلـویـی نــظـرش را |